نمونه سوال برنامه ریزی حمل و نقل شهری نیمسال اول91-92
http://s5.picofile.com/d/afeb05c7-3381-4771-aff7-7c78590ea0c1/barnamerizi_nimsal_aval91_92.rar
تأمین سکونتگاه جدید برای بشر، چیزی فراتر از برپایی خانههای مدرن است. انسان تنها در خانهاش «سکنی نمی گزیند»؛ او در کنار همشهریهایش در مؤسسات عمومی و فضاهای شهری نیز زندگی میکند. از این رو برای تجربه تعلق و مشارکت، شناسایی وسیع و گسترده امری ضروری است. هدف از این شناسایی ویژگی مکان است، که با ساختارهای طبیعی و همچنین مصنوعی تعیین میشود.
بنابراین هدف غایی معماری، خلق و محافظت از مکان است. بگذارید تکرار کنم که مکان میتواند به عنوان سنتز سازماندی فضایی درک شود و فرم ساخته شده (به طور قیاسی، سکونتگاه، سنتز تشخیص موقعیت و شناسایی است)، و معنای آن با زبان معماری یا سنت نشان داده میشود. همچنین میتوان اضافه کرد که معماری تنها مسئله چگونه و چه نیست، بلکه مسئله کجا نیز هست.
بنابراین، مسئله نهایی ما این است که معماری در خلق مکانهای رضایتبخش برای شیوه جدید زندگی موفق بوده است. با وجود این ، مکان مدرن مکانی است که هویت خاص خود را دارد. البته در عین حال، مکان باید دارای نوعی آشکارگی یا فراخی واقعی باشد که حضور همزمان «مکانهای بیشمار» را نشان دهد. گفتیم که برخی از ابزارهای لازم برای حل این مسئله ، یعنی تصور جدید از فضا و فرم، قوام گرفته بودند. همچنین خاطر نشان کردیم که این ابزارها برای حل آن وظایف ساختمان که مکان مصنوعی تعیین میکرد، مورد استفاده قرار گرفتند. دست آخر این واقعیت را یادآوری کردیم که جنبش مدرن مدتها پیش نیاز به عظمت و منطقه گرایی جدید، یعنی نیاز به فرمهای نمادین جدید، را تشخیص داد. اینجا شرایط لازم برای خلق مکانهای معاصر وجود دارند، و در این میان میتوان به تلاشهای بسیار چشمگیر برای حل ملموس این مسئله نیز اشاره کرد. در فصول بعد، درباره «چگونه» و «چه» و «کجا» ی معماری مدرن به تفصیل بحث خواهد شد؛ و نقاط ضعف و دستاوردهای ممکن آن نیز خاطر نشان خواهد گردید.
اما پیش از ادامه بررسیها، اشاره به برخی مخاطرات که رشد این سنت جدید را مانع شدند، اجتنابناپذیر مینماید. به طور کلی آنها پیامد اعتقاد یک بعدی در منطق و دودستگی تفکر و احساسی بودند که ریشه در عصر روشنگری داشت. ظاهراً معماری مدرن قرار نبود به عنوان شقی از فنآوری عقلانی عمل کند، بلکه میبایست به عنوان مکمل آن در نظر گرفته مید. پیشگامان، جهان جدید را قبول داشتند، اما میخواستند بعد هنری آن را که در مرحله ابتدایی آن به فراموشی سپرده شده بود، به آن بازگردانند. برج ایفل تجلی شکوهمند این هدف است. گرچه پیشگامان در کارهای خاص خود موفق بودند،اما شیوههایی را به کار بردند که بینقص نبود. اثر هنری هرگز نتیجه تحلیل منطقی نیست و نمیتواند به عنوان آیندهای از «شیوه بیان» انتزاعی درک شود. اثر هنری همیشه بر نگرش یا «انگاره» ای کلی استوار است که به تجمیع عناصری که به طور منطقی تعلقی به یکدیگر ندارند میپردازد. هنر اساساً غیرمنطقی است و نمیتوان آن را با اصطلاحات علمی توصیف کرد. بسیاری از معماران مدرن نما، با انتقال روشهای علوم طبیعی به معماری، بعد هنری آن را از بین بردند، و زمینه کارشان را به طراحی صرف و ساخت تقلیل دادند. این تقلیل به طور کلی دو جهت متفاوت را در بر میگرفت: یکی از اینها ریشه در اتم گرایی تفکیک ناپذیر از عل تحلیلی داشت. و دیگری از باور علمی به سیستمهای سامان بخش ناشی میشد. در نتیجه معماری مدرن با گسترش زیاد به جلوههای نواکسپرسیونیستی یا فرمالیسم نوعقلانی سخت تنزل کرد در هر دو مورد نگرش جدید از دست میرود و معماری دشمن زندگی معاصر میشود.
نقاشانی مانند کلی و کاندینسکی خیلی پیش از این رویکردی پدیدار شناسانه به مسائل هنر تصویری را مطرح ساختد، و برخی معماران آن پیشنهاد را دنبال کردند. پدیدار شناسی در فلسفه برای امکان بازگشت به «خود اشیاء» از طریق توصیفهایی که «شیء بودگی» آنها را نشان میدهد. عمل می کند. در برخی موارد، انسان تلاش کرده است که با مشکلات محیط زیست و مکان به طور جدی برخورد کند، و مکانمندی را به عنوان یکی از ساختارهای اساسی «هستی ما در این جهان» توصیف کند. بدین ترتیب مکان به مثابه «شیء» در مفهوم اصلی واژگانی آن درک میشود و این به منزلة نوعی «گردهمایی» است که «انسان را با جهان رو در رو میکند.» بنابراین مفهوم مکان عبارت است از جهانی که مکان به وجود میآورد. هر جهان، کلی و در عین حال وابسته به شرایط است، و معماری باید این واقعیت را از طریق تعابیر تازه از حال و هوای ویژه هر مکان (geniuse loci) بیان کند. ظاهراً سبکها در ساختارهای اصلی ریشه دارند، و نماینده مجموعهای از انتخابهای ویژهاند. بدین ترتیب گرچه اساس کلی سبکها به آنها ارزش ابدی میبخشد، اما به طور کلی سبکها منحصر به فردند. هر چند جهان آزاد نمیتواند از سیستمهای بستهای از این نوع استفاده کند اما در این میان به «پلان آزاد» و «فرمهای آزاد» نیاز است. معماری برای به وجود آوردن این امکان باید به سرچشمههایی رجوع کند که در زبانهای متفاوت فرم مشترکاند. جنبش مدرن از این مسئله آگاه بود، اما نظریه پردازیاش در این باره در تنگنای «علمی» گرفتار شد. پدیدار شناسی به این نقطه ضعف غلبه میکند و این امکان را به دست میدهد که ریشههای مان را درک کنیم. با کمک پدیدار شناسی، زبان جدید معماری میتواند ایجاد گردد و بدین ترتیب مکان جدید رونق گیرد.
به نقل از سایت اتووود: یک طراح هلندی یک پیاده رو را در شهر”چسترفیلد” انگلستان با یک نیمکت مبلی چرم مبله کرد. اولین بار این ایده فضای عمومی در روتردام به ذهن طراح خطور کرد.”نیمکت کاناپه ای پارک”قواعد متداول زیربنای خیابان را مورد بازنگری قرار میداد. چیزی پیشنهاد شد که کمی راحت تر ودنج تر باشد. از طریق حذف نیمکت های قدیمی به طور کلی ساختارهایی که در مناطق عمومی بیرون نصب شده اند. برای جلوگیری از تخریب بکارگرفته می شدند. طراح، جوست گوردیان بتون کلیشه ای و نیمکت چوبی پارک را برداشته بود و این را به چیزی که کمی شیکتر ولوکس تر است تبدیل کرد. این نیمکت با صندلی و پشتی مبلمانی چرم و همچنین با چوب درخت گردو و جزییات آن ازگل میخ هایی طلایی رنگ و در نهایت با استفاده از تکنیکهای هنری و سنتی متداول ساخته شده است.
ادامه تصاویر این نیمکت زیبا در ادامه مطلب
ادامه مطلب ...منبع :
بزرگراهی از دل برج(ژاپن)
به رغم آنکه تجربه ژاپنی ها در زمینه معماری های جدید عمری هفتاد ساله بیشتر ندارد اما این کشور به یکی از پیشقراولان این نوع معماری در جهان تبدیل شده است بطوریکه برج ها و ساختمان ها مانند آنچه در شهر اوزاکا به چشم می خورد شاهدی بر ابداعات و ابتکارات ژاپنی ها در این زمینه است. اوزاکا شهریست که بزرگترین شرکت های صنایع خودروسازی و الکترونیک و نیز برخی از بزرگترین و معروف ترین برج های ژاپن در این شهر قرار دارند. یکی از معروفترین این برجها برجی 16 طبقه است که یکی از بزرگراه های شهری اوزاکا در طی مسیرش از وسط آن عبور می کند
این بزرگراه دقیقا از طبقه 5 تا 7 این برج را اشغال کرده است. نام این برج، دروازه یا گیت تاور میباشد. این برج به گونه ای ساخته شده که یکی از بزرگراه های اوزاکا به طور کامل از داخل آن عبور می کند و به رغم آن که پانزده سال از ساخت آن می گذرد هنوز هم جذابیت خود را برای جهانگردان حفظ کرده است. فکر ساخت این برج و بزرگراهی که از داخل آن عبور می کند زمانی به ذهن سازندگان خطور کرد که زمین این برج در مسیر بزرگراه قرار داشت و صاحبان زمین نیز اصرار داشتند که برج خود را در آن بنا کنند. بر این اساس طرفین پس از مذاکرات فراوان به نتیجه ای رسیدند که رضایت هر دو طرف را به دنبال داشته باشد
مطلب در خور توجه، استقامت هر دو سازه است که عدم امنیت هر کدام مشکل ساز برای دیگری می شده و اینطور که پیداست تا به امروز خبری از لرزش نیست و با این که فاصله بدنه بزرگراه تا بدنه برج از هر چهار طرف بیشتر از دو متر نیست اما لرزش ها و سر و صدای ناشی از عبور و مرور خودروها از روی آن به هیچ وجه مزاحمتی برای ساکنان برج ایجاد نمی کند
تمامی نمونه سوالات ارشد طراحی شهری 86-92
http://s5.picofile.com/d/c578207d-b49a-4c30-b0be-13b2d777a978/arshad_tarahi_shahri_86_92.rar
برای دانلود نمونه سواال درس مسکن به ادامه مطلب برید ادامه مطلب ...
ساخت خانه اصول و قوانینی دارد که یکی از مهمترین آن ها داشتن یک منطقه درست با خاک خوب و محکم است تا بتوان خانه را بر روی آن ساخت اما برخی خانه های خود را در مکان های صعب العبور یا بسیار عجیبی میسازند که شاید به ذهن هیچکس نرسد.
** خانه ای در قلب صخره
در میان دو شهر ویونزا و روورتو در ایتالیا یک منطثه ای وجود دارد که دره های عجب و خاصی آن را احاطه کرده است. هر که ازاین دره های می گذرد متوجه خانه ای بسیار عجیب می شود که در قلب کوه ها ساخته شده است و البته کسی دلیل وجود آن را در بالای کوه نمی داند. نکته جالب این است که قدمت این خانه به سال 1319 میلادی برمی گردد. * کلیسای تنها
در گرجستان مسیحیان می توانند یکی از متفاوت ترین کلیساهای خود را پیدا کنند. این کلیه در بالای یک صخره تنها درمیان جنگل و در ارتفاع 40 متری حضور دارد. برای رسیدن به آن راه ها بسیار سخت است و نیاز دارد تا شما صخره نوورد خوبی باشید.نزدیک به 20 سال است که در این کلیسا یک نفر زندگی می کند که البته تمام این مدت از صخره ها پایین نیامده است.
** خانه رویایی روی آب
خانه رویایی روی آب را می توان در رودخانه "درینا" در صربستان دید جایی که خانه ای منحصر به فرد روی تخته سنگی خاص بنا شده است و جدیدا افراد زیادی را به سمت خود جذب می کند. یکی از عکس های این خانه به عنوان بهترین عکس ها مجله نشنال جئوگرافی در سال 2012 انتخاب شد اما این خانه سال هاست به نماد عکاسی در صربستان تبدیل شده است. به گفته افراد آگاه این خانه بیش از چهار دهه است که به طور عجیبی در این منطقه قرار گرفته است. محلی ها می گویند تعدادی از جوانان به مرور این خانه را ساختند تا محلی برای استراحت های پس از شنا باشد.
** عبادگاه بالای صخره
/blogextendedpost>
بزرگترین پل فواره جهان در کره جنوبی قرار دارد.
"پل بانبو" یکی از مشهورترین پل های جهان در مرکز شهر سئول پایتخت کره جنوبی و بالای رودخانه "هان" قرار دارد.
این پل با ارتفاع 20 متری از سطح رودخانه، از دو طبقه تشکیل شده و با داشتن 10 هزار دریچه برای فرستادن آب به دو سوی پل به ارتفاع 1.140 متر، رکورددار است.
این فواره ها با استفاده از آب رودخانه، در هر دقیقه 190 تن آب را به صورت افقی به مسافت 43 متری می فرستند.
/blogextendedpost>